شادی:
سلام. من شادی شاهپسند هستم.
محمد:
و من محمد تاجالدین.
شادی:
به رادیو ابزار خوش آمدید.
محمد:
قسمت اول – دو میلیون و ششصد هزار سال پیش.
شادی:
این چند روز به این فکر میکردم که اگر روزی ماشین زمان ساخته شود و بتوانم به گذشته سفر کنم، چه کمکی میتوانم به مردم آن زمان بکنم؟
مثلاً اگر به دو میلیون و ششصد هزار سال قبل برگردم، جایی در قاره آفریقا. در دورانی که انسانهای نخستین در غارها یا حتی روی درختان زندگی میکردند، چه چیزی میتوانم برایشان بسازم؟ آیا میتوانم آتش روشن کنم؟ ساختن چرخ را به آنها یاد بدهم؟ یا خانهای برایشان بسازم؟ یا در شکار حیوانات به آنها کمک کنم؟
پاسخ من به خودم روشن است. اگر بتوانم از دست حیوانات درنده، گیاهان گوشتخوار و شهابسنگها جان سالم به در ببرم، نه تنها کمکی به آنها نمیتوانم بکنم، بلکه بار اضافهای برایشان میشوم! احتمالاً مجبور میشوم در غاری بنشینم تا یک جوان برایم غذا بیاورد.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ چرا نمیتوانم برای بهتر شدن زندگی آنها کاری انجام دهم؟ پاسخ این سؤال هم واضح است.
ابزار!
زندگی خوب نیازمند ابزارهای کارآمد است. اما ابزار کارآمد به چه معناست؟
محمد:
در آن دوره، یعنی دو میلیون و ششصد هزار سال پیش، انسانها شروع به ساختن ابزار کردند. البته این گفته بر اساس کاوشهایی است که تا امروز انجام شده. شاید در آینده ابزارهای قدیمیتری کشف شوند. اما تا آن زمان، میتوانیم مطمئن باشیم که داستان پیدایش نخستین ابزارها به همان سالها برمیگردد.
یعنی درست زمانی که من در غار دست روی دست گذاشته بودم و در تاریکی مطلق نشسته بودم! نخستین ابزارهایی که انسان ساخت از جنس سنگ بود. این کشف خیلی عجیبی نیست. کسانی که در غارها زندگی میکردند، بیشتر از هر چیز با سنگ و صخره سر و کار داشتند. به همین دلیل برای ساخت اولین ابزارها سراغ چیزی رفتند که در اطرافشان فراوان بود!
آنها سنگها را میتراشیدند و از آنها برای شکار، ضربه زدن یا احتمالاً جنگ استفاده میکردند. مشخص است که با آن روحیه سختگیر و آن ابزارهای جنگی، آن گونه از انسان دوام زیادی نیاورد و جای خود را به انسان خردمند داد. همان هومو ساپینسهای معروف که ما باشیم!
ریشه ساخت ابزار، مانند هر پدیده دیگری در جهان، نیاز است. نیاز انسانهای نخستین مشخصاً سیر کردن شکم و زنده ماندن بود. این طرز فکر باعث شد برای چندین قرن فقط شکل ابزارهایشان را تغییر دهند. یعنی اگر روزی حیوانی را با سنگهای نتراشیده و بیشکل شکار میکردند، حدود یک میلیون و هشتصد هزار سال پیش شروع به نازک کردن و تیزتر کردن ابزارهایشان کردند و با ابزارهای تیزتری به سراغ شکار رفتند.
این روند کند پیشرفت تا دویست هزار سال پیش ادامه داشت. وقتی این روند را با سرعت پیشرفت علم در قرنهای نوزدهم، بیستم و بیست و یکم مقایسه میکنیم، متوجه میشیم که نیاکان ما خیلی آدمهای تنبلی بودند! مثلاً این روند طولانی و سخت را کنار تلاش انسان برای پرواز بگذارید: از برادران رایت و هواپیمای تکنفرهشان تا ایستگاههای فضایی بزرگ و سفر به ماه، کمتر از صد سال طول کشید!
شادی:
تحول بعدی در ساخت ابزار با یکجانشینی انسانها اتفاق افتاد! شاید این روند کند و طولانی به خاطر تغییر محل زندگی آنها بوده است. انسانها حدود ده هزار سال پیش تصمیم گرفتند در یک مکان ساکن شوند. از آن زمان بود که پیشرفت سرعت گرفت. در این دوره، سنگها با ظرافت و مهارت بیشتری تراش و صیقل داده میشدند. ابزارهای این دوره شامل گوگ، اسکنه، سلت، آدز و تبرهای صیقلخورده بود که اگر کند میشدند، امکان تیز کردن مجدد داشتند.
در آن دوره، نیاکان ما دامپروری و کشاورزی را آغاز کردند و به تدریج شهرها و تمدنهای کوچک و بزرگ شکل گرفت. حالا سؤال اینجاست: آیا ابزارها انسان را متمدن کردند یا تمدنها زمینهساز ساخت ابزارهای پیشرفتهتر شدند؟
این یک رابطه دوطرفه است. اگر تا امروز نگاه شما به ابزار، چیزی معمولی و پیشپاافتاده بوده، باید طرز فکرتان را تغییر دهید. تمدن و تاریخ انسان بدون ابزار و بررسی سیر تغییر و تحول آن، بیمعناست.
محمد:
خب، داستان ما به ده هزار سال پیش و یکجانشینی انسانها رسید. در آن دوره، جنس مواد سازنده ابزار تغییر کرد. دیگر فقط ابزار سنگی در دست مردم نبود. استخوان، عاج و شاخ حیوانات نیز بخشی از مواد اولیه برای ساخت ابزار شدند.
اما تحول اساسی به شکل دیگری اتفاق افتاد. در یک شب سرد زمستانی، وقتی برف و بوران و سرما به صورت انسانهایی میخورد که تنگ هم نشسته بودند و دعا میکردند صبح زود شود، در همان لحظه یک جرقه کوچک همه چیز را تغییر داد!
بله. آن جرقه را من روشن کردم. وقتی با فندکم در ماشین زمان نشستم و به آن شب زمستانی سفر کردم و گفتم: رفقا! این نور لرزان و نارنجیرنگ و گرم، اسمش آتش است!
بعد از آن نخستین جرقه و روشن شدن نخستین آتش، همه چیز در دنیا عوض شد. انسانها یاد گرفتند فلزات را ذوب کنند و با آن ابزارهای گوناگون بسازند. این تغییر و تحول حدود ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به اوج خود رسید و توانست صفحه جدیدی در تمدن انسانها ورق بزند.
یونان، هند و چین از نخستین تمدنهایی بودند که توانستند آهن را نرم کنند و از آن ابزار بسازند. پس از مدتی، انسانها یاد گرفتند آهن را با کربن حرارت دهند و فلز مقاومتری به نام فولاد تولید کنند.
چنانت بکوبم به گرز گران
که کوبند فولاد آهنگران!
بعد از تولد فولاد، دوباره جهشی در ساخت ابزار رخ داد. دیگر ابزار فقط برای گذران زندگی نبود، بلکه وسیلهای برای تجارت شد.
شادی:
بعد از آن جهش امیدوارکننده، باز هم ساخت ابزار و پیشرفت آن به کندی افتاد. قرون وسطی باعث رونق آهنگری شد، اما اتفاق خارقالعادهای در ساخت ابزار رخ نداد.
بگذارید کمی سریعتر جلو برویم. برویم سر اصل مطلب: یعنی رنسانس!
در دوره رنسانس، نگاه انسان به جهان تغییر کرد. این تغییر نگاه و جهانبینی، خیلی زود تأثیر خود را بر زندگی آنها گذاشت. در این دوره بود که پیشرفت معنای دیگری پیدا کرد و جهان برای همیشه دگرگون شد.
اما مهمترین تغییر در قرن هجدهم اتفاق افتاد. زمانی که ماشین بخار اختراع شد!
محمد:
انقلاب صنعتی. اختراع ماشین بخار و تغییر سبک زندگی و شغلی مردم، تأسیس کارخانههای بزرگ و در کنار آن، پیشرفت روزافزون ابزار. این نتیجه انقلاب صنعتی بود. البته در کنار آن، اتفاقات ناگواری هم افتاد: استعمار، جنگ، آلودگی محیط زیست و آغازِ پایان دنیا!
البته تا آن روز هنوز خیلی مانده، پس بهتر است به داستان خودمان برگردیم. دیگر لازم نیست خیلی سریع جلو برویم، چون انسانها در نهایت به خود تکانی دادند و روند تغییر و تحول و ساخت ابزار را با سرعت زیادی پیش بردند.
همه چیز خیلی زود عوض شد. چهره شهرها دگرگون شد، کشاورزی و دامپروری به حاشیه رفت و غول صنعت بیدار شد. صنعت به ابزار نیاز داشت و انسان هم طعم پیشرفت و زندگی جدید را پسندیده بود.
شادی:
یادتان میآید چند دقیقه پیش در مورد یک شعله اسرارآمیز و تاریخساز صحبت کردم؟ همان شعله فندک خودم! انسان یک بار دیگر آن اتفاق را در قرن نوزدهم تجربه کرد. این بار با اختراع الکتریسیته!
این جریان سحرآمیز و سیال، که طنین خود را در تاریخ جهان کوبید و دنیا را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد. قرن نوزدهم با الکتریسیته، زندگی انسانها را با سرعت زیادی تغییر داد. دستگاهها و ابزارها شکل تازهای پیدا کردند و پیچیدهتر شدند.
چراغهای نفتی جای خود را به چراغهای برقی دادند و جهان انسانها روشنتر شد. در این دوره بود که ابزارهای برقی پدیدار شدند و راحتی کاربر در اولویت قرار گرفت. برق مانند زلزله جهان را تکان داد و غبار گذشته را از چهره تمدن انسانها پاک کرد.
ابزارهای صنعتی، کشاورزی، خانگی و کارگاهی برای همیشه متحول شدند و این روند تازه تا امروز ادامه دارد.
محمد:
ابزار پیشرفته، تمدن پیشرفته و انسان پیشرفته. این خلاصه جهان امروز است. درست است که هنوز مشکلات زیادی در زندگی انسانها وجود دارد، اما هر روز ابزار تازهای برای بهتر شدن زندگی ساخته میشود. در حقیقت، بار پیشرفت و آسایش انسانها بر دوش کسانی است که ابزار میسازند.
پس اگر روزی قرار شد سوار ماشین زمان شوید و به دو میلیون و ششصد هزار سال پیش سفر کنید، حتماً یک نفر را با خود ببرید که از ابزار سر در بیاورد. در این صورت ممکن است این روند چند میلیون ساله خیلی زودتر طی شود. راستی، فندک را هم فراموش نکنید.
شادی:
آنچه شنیدید، قسمت اول رادیو ابزار بود. پادکستی که قرار است داستان ابزار را شنیدنی کند. ما این پادکست را در ساختمان شرکت رونیکس در خیابان جامی ضبط میکنیم. خوشحال میشویم بعد از شنیدن این قسمت، نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
به نقل از سایت خبر آنلاین میتوان گفت:
“بومیسازی صنعت ابزار کار دشواری است و تامین مواد اولیه مناسب یکی از مولفههایی است که باعث میشود تا سیاست تولید این محصول در کشورهای مختلف پیگیری و اجرا شود. هدف رونیکس، دستیابی به جایگاه پنج برند برتر دنیا تا 5 سال آینده است.
حمیدرضا رامخو مدیر زنجیره تامین و عضو هیات مدیره شرکت رونیکس با اشاره به قابلیتهای رونیکس در مقابله با تحریمهای اقتصادی و لزوم اتخاذ سیاستهای لازم تاکید کرد که یک کارخانه در منطقه آزاد انزلی طراحی شده تا به هدف اصلی در میانمدت برای صادرات محصولات برسیم و در بازگشت ارز به کشور و توسعه فعالیتهای برونمرزی پیشتاز باشیم.”




















